جستجو

تصاویر جالب و مطالب خواندنی

جستجو

تصاویر جالب و مطالب خواندنی

نگاهی بر نظریه های یادگیری (2)

شناخت گرایی ، فرایندهای ذهنی را مورد توجه قرار می دهد.

شناخت گرایان بر خلاف رفتار گرایان به جای تأکید بر رفتار قابل مشاهده ، فرایند های عالی ذهنی مانند تفکر ، تعقل ، ادراک و مسأله گشایی را مورد توجه قرار می دهند و براین باورند که حافظه ، انگیزش و تفکر نقش مهمی در آن بازی می کنند. بر اساس دیدگاه های جدید موجود در این نظریه، یادگیری فرآیندی است که طی آن دانش و اطلاعات به وسیله ی خود یادگیرنده:

*   کسب می شود؛

*   پردازش می شود؛

*   دست کاری می شود؛

*   و به یاد سپرده می شود.

سپس دانش و اطلاعات کسب شده در موقعیت مناسب به وسیله ی خود یادگیرنده :

Ø    به یاد آورده می شود؛

Ø    سازمان نبدی می شود؛

Ø    وبا دانش و اطلاعات جدید.

 در واقع این گروه از شناخت گرایان یادگیری را از دید گاه پردازش اطلاعات و نقش انواع حافظه در خلال یادگیری بررسی می کنند و معتقدند یادگیری بر چهار عملیات ویژه استوار است:

ü    در یافت محرک ها یا اطلاعات

ü    پردازش اطلاعات

ü    نگه داری و ذخیره ی اطاعات

ü    انتقال اطلاعات

از پیشگامان نظریه ی شناخت گرایی می توان به گشتالت ، برونر و پیاژه اشاره کرد.

تدریس شناخت گرا

در شناخت گرایی بر کسب تجربه و تعامل با محیط در هنگام یادگیری تأکید می شود.

v   در تدریس شناخت گرا برانجام فعالیت های ذهنی مانند تجزیه و تحلیل ، استنباط ، مقایسه ، مشاهده و ... تأکید می شود.

v   در تدریس شناخت گرا بر آموخته های پیشین تأکید شده و از آن ها برای درک مطالب جدید مورد یادگیری کمک گرفته می شود.

v   در تدریس شناخت گرا یادگیری زمانی حاصل می شود که اطلاعات به صورت سازماندهی شده و معنی دار در حافظه ذخیره شوند. بنابراین استفاده ازنقشه های مفهومی ، طرح واره های ذهنی ، ارائه خلاصه فعالیت و راهبرد های مناسب دیگر برای تسهیل پردازش اطلاعات ، ضروری است.

v   در تدریس شناخت گرا تفاوت های فردی مورد توجه قرار می گیرد و محتوای یادگیری به گونه ای تنظیم می شود  که در بر گیرنده ی فعالیت هایی متناسب با سبک های گوناگون یادگیری باشد.

v   در تدریس شناخت گرا مطالب درسی باید طوری طرح ریزی و ارائه شوند که ابتدا جامع ترین مفاهیم و اندیشه ها به صورتی خلاصه ارائه و بعد به دنبال این کلیات به تدریج مطالب فرعی تر و جزئی تر معرفی شوند.

v   در تدریس شناخت گرا معلم از دادن پاسخ های مستقیم به سؤال دانش آموزان پرهیز می کند. ایجاد محیطی که در آن بتوان حتی پاسخ های غلط را هم پذیرفت و به آن ها بها داد مهم است، چون ن ها میزان دانش و نحوه ی اندیشیدن دانش آموزان را روشن می سازند.

v   در تدریس شناخت گرا به برنامه ریزی برای تعمق در موضوع یادگیری توجه می شود و در این برنامه ریزی به مراحل رشد شناختی دانش آموزان توجه ویژه می شود.

v   در تدریس شناخت گرا به دانش آموزان کمک می شود تا مهارت های فرایندی خود را نظیرمشاهده کردن ، اندازه گیری ، طبقه بندی ، ارتباط برقرارکردن ، استنباط کردن ، پیش بینی کردن ، تفسیر داده ها ، فرضیه سازی و ... بسط دهند. این مهارت های فرایندی که ناظر بر مهارت تفکر و اندیشه ورزی اند ، در حل مسایل روزانه زندگی و درسی اهمیت فراوانی دارند.

معلم با رویکرد شناخت گرایی

در کلاس های درس شناخت گرا ، فراگیر در یادگیری فردی فعال است.

·       در رویکرد شناخت گرایی ، معلمان فعالیت هایی را برای یادگیری فراگیران پیش بینی می کنند و به اجرا در می آورند که دارای ویژگی های زیر باشند:

ü  فراگیر را در یک فضای جذاب تجربه پذیری غرق کند.

ü از نظر فراگیر ، معنا  دار و چالش بر انگیز باشد.

ü  زمینه های تحلیل فرایند یادگیری توسط فراگیر را از طریق کسب تجربه ی پردازش فعال ، فراهم کند.

ü  فضا را برای نگریستن متفاوت به مسئله و یافتن راه حلی نو وخاص آماده کند.

·       در رویکرد شناخت گرایی ، معلمان فراگیران را از اهمیت درس و مفید بودن آن مطلع می کنند و به آنان نشان می دهند که جگونه می توانند آن چه که یاد گرفته اند را در موقعیت های زندگی واقعی به کار برند تا یادگیری معنادار تر بشود.

شبیه سازی موقعیت های زندگی واقعی و ارائه تکالیف و پروژه هایی که در آن ها از خواسته ها، تقاضاها و اطلاعات زندگی واقعی استفاده شده و به معنادار تر شدن یادگیری کمک می کند.

·       در رویکرد شناخت گرایی،  معلمان توجه فراگیران را در آغاز درس جلب می کنند و این جلب توجه در کل درس حفظ می شود. معلمان شناخت گرا بر این باورند که انجام صحیح و موفقیت آمیزفعالیت موجب رضایت خاطر و تقویت رفتار می گردد. بنابراین بیشتر از راهبرد های انگیزش درونی استفاده می کنند. با این وجود ، انگیزش بیرونی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. انگیزه های درونی عبارتند از:

1-   میل به یادگیری

2-   همکاری با دیگران

3-   کنجکاوی و میل به تحقیق برای رفع ابهام

4-   انگیزه ی توانمند شدن

·       در رویکرد شناخت گرایی، معلمان به نقش تعیین کننده تجربه ها یا تعامل با محیط پیرامون در یادگیری دانش آموزان توجه دارند و موقعیت یادگیری را از عوامل مهم و مؤثر در فایند یادگیری می دانند.

·       در رویکرد شناخت گرایی، معلمان دارای سه نقش مهم هستند: * سازمان دهنده محیط یادگیری  *  سنجش کننده تفکر دانش آموزان* و پایه گذار فعالیت های گروهی

ارزشیابی با رویکرد شناخت گرایی

در شناخت گرایی به یافتن راه حل های متفاوت در پاسخ به حل مسئله ، بها داده می شود.

v    در ارزشیابی با رویکرد شناخت گرایی ، علاوه بر آزمون های عینی از آزمون های انشایی و باز پاسخ نیز استفاده می شود.

v    در ارزشیابی با رویکرد شناخت گرایی ، هر روش ، ابزار یا موقعیتی که برای سنجش و ارزشیابی دانش آموزان استفاده می شود باید با توجه به رشد سنی و شناختی دانش آموزان انتخاب شده باشد.

v     در ارزشیابی با رویکرد شناخت گرایی ، تکالیفی برای فراگیران مطرح می شود که با سطح توانایی فردی آن  هامتناسب باشد. هیچ چیز به اندازه ی شکست و ناکامی بیش از حد ، بر انگیزش و علاقه تأثیر مخرب ندارد.

v    در ارزشیابی با رویکرد شناخت گرایی، تکالیفی برای فراگیران ارائه می شود که گام های کوتاه تقسیم می شود تا در آن ها برای توسعه ی شناخت از گام ساده به پیچیده استفاده شود.

v    در ارزشیابی با رویکرد شناخت گرایی ، فرایند کسب دانش مورد ارزیابی قرار می گیرد.

v    در ارزشیابی با رویکرد شناخت گرایی، راهبرد هایی که دانش آموز ازآن ها استفاده می کند تا دانش ، مهارت ها و عادت های کاری را به گونه ای معنا دار ، در انجام تکالیف به کار ببرد ، مورد قضاوت قرار می گیرد.

در شناخت گرایی فرایند کسب دانش مهم است نه حفظ کردن حقایق.

منبع

کارشناسی برنامه ریزی گروه های آموزشی کمیسیون کیفیت بخشی به فرآیند یاد دهی یادگیری (1388) . نگاهی بر نظریه های یادگیری 2 شناخت گرایی .تهران وزارت آموزش و پرورش.

نظریه ی رفتار گرا و کلاس درس

 

برای کیفیت بخشی به تدریس معلمان ،آموزش مفاهیم نظری تدریس و روش های تدریس به صورت کاربردی و عملی در کلاس درس، توسط اساتید مجرب لازم و ضروری یست . کیفیت بخشی تنها با چاپ مطالب نظری میسر نخواهد شد. به نظر می رسد تبدیل کلاس های درس و مدرسه ها به کارگاه های عملی تدریس تحت نظارت رهبری به شیوه مشارکتی و قوی برای کیفیت بخشی به تدریس معلمان یک اصل اساسی یست. با این حال تکرار مطالب ذیل خالی از لطف نیست. 

نگاهی بر نظریه های یادگیری رفتار گرایی

مقدمه

نظریه های یادگیری در واقع اصول کلیت یافته ای هستند که زمینه ی یادگیری و شرایط آن را تبیین می کنند. نظریه ها ضمن هدایت روش های تدریس، معلمان را با سودمندی و کاربردی بودن روش به کار گرفته شده آشنا می سازند. البته تاکنون هیچ مکتب یا نظریه ی واحدی نتوانسته است تصویر جامع و کاملی از تمامیت یادگیری انسان ارایه دهد.

·        معیار قضاوت رفتار گرایان فقط «رفتار قابل مشاهده » است.

·        در تدریس رفتار گرا «چه یاد گرفتن »  مهم تر از «چگونه یادگرفتن » است.

·        هدف اساسی رفتار گرایی پی بردن به روابط قابل پیش بینی محرک ها و پاسخ ها است.

·        در کلاس درس رفتار گرا ، دریافت هر پاداش محرکی برای یادگیری های بعدی است.

·        تمرین و تکرار در فرآیند یادگیری رفتار گرایی نقش بسزایی دارد.

رفتار گرایی

رفتار گرایی بررسی علمی رفتار انسان است و هدف نهایی آن  پیش بینی و کنترل رفتار می باشد. علاقه ی اصلی رفتارگرایان به رفتار و تغییراتی است که بر اثر تجربه در آن ایجاد می شود. رفتارگرایان معتقدندرفتارهای قابل مشاهده و اندازه گیری باید مطالعه شوند و رویدادهای ذهنی را باید نادیده گرفت زیرا نمی توان آن ها را مستقیماً بررسی کرد.

 رفتار گرایان فرض می کنند رفتار از پاسخ هایی تشکیل می شود که می توان آن ها را مشاهده کردو وظیفه ی رفتارگرا این است که با توجه به محرک ، پاسخ را پیش بینی کند و با توجه به پاسخ ، محرک را پیش بینی نماید.

بر اساس این نظریه ، یادگیری عبارت است از :« ایجاد و تقویت رابطه و پیوند بین محرک و پاسخ در سیستم عصبی انسان». از پیشگامان این نظریه می توان به واتسون ، پاولف، ثرندایک و اسکینر اشاره کرد.

تدریس رفتار گرا    

·        در تدریس رفتار گرا ، نتایج و پیامد های یادگیری (هدف های آموزشی ) بطور واضح و روشن برای فرا گیران بیان می شود تا آنان بتوانند انتظارات را در نظر گرفته و در باره ی آن قضاوت کنند که آیا به نتایج پیش بینی شده رسیده اند یا خیر.

·        در تدریس رفتار گرا ، فراگیر در یادگیری منفعل یا اثر پذیر است. به عبارتی فراگیر به مثابه لوح سفیدی است که کارهای معلم و رخدادهای محیطی ، لوح سفید فراگیر را تحت تأثیر قرار داده و آثار محرک ها در لوح ضمیر و ذهن او نقش می بندد.

·        در تدریس رفتار گرا ، رسیدن به نتیجه ی مطلوب بسیار مهم است. در نتیجه تلاش می شود تا محرک ها به شکل مؤثر و ایده ال ارایه شوند. مهم نیست در ذهن فراگیرنده چه عملیات خاصی روی می دهد . در واقع محرک ها وارد فضای ذهن یادگیرنده می شوند و بدون آنکه عملیات خاصی روی آن ها صورت گیرد ، در ذهن انبار می شوند و در موقع نیاز به همان صورت که در ذهن ثبت شده اند ، فراخوانده می شوند.

معلم با رویکرد رفتار گرایی

·        معلمان رفتار گرا ، محور و مرکز یادگیری هستند و آموزش کاملاً کنترل شده است. این معلمان همان چیزی را که آموزش داده اند بدون هیچ کم و کاستی از فرا گیران می خواهند و آنان به همان شکلی که فرا گرفته اند چاسخ می دهند.

·        معلمان رفتار گرا ، محتوای یادگیری را به صورت آماده در ترتیب و توالی مناسبی (از ساده به پیچیده از شناخته به ناشناخته) ارایه می دهند تا یاد گیری ارتقا پیدا کند.

·        معلمان رفتار گرا ، محیط یادگیری را به گونه ای سازماندهی می کنند که به بروز واکنش و رفتار مطلوب بینجامد.

·        معلمان رفتار گرا ، بر اساس هدف های رفتاری ، آزمون های دقیقی تهیه می کنند و دانش آموزان نیز می توانند با توجه به درست یا اشتباه بودن پاسخ هایی که به سؤال های آزمون می دهند ، از نقاط قوت و ضعف خود در یاد گیری آگاه شوند.

·        معلمان رفتار گرا برای ایجاد رفتار های تازه ، افزایش رفتار های موجود ، کاهش دادن یا محو کردن رفتار های نامطلوب و نگه داری رفتار های مطلوب از روش های مختلفی از جمله زنجیره کردن ، تقویت مثبت و منفی ، خاموشی و ... استفاده می کنند.

·        معلمان رفتار گرا فعالیت های ذهنی و یادگیری هایی را که قابل مشاهده نیستند و تجلی رفتاری ندارند نا دیده می گیرند.

·        معلمان رفتار گرا پاسخ های مناسب دانش آموزان را از طریق تشویق و تأیید تقویت می کنند و معتقدند با تکرار پاسخ های صحیح ، یادگیری تقویت می شود.

·        معلمان رفتار گرا معتقدند که محتوا و مواد آموزشی باید مشخص ، محدود و کم دامنه به ویژه قابل اندازه باشند.

·        معلمان ر فتار گرا در تدریس خود از سخنرانی و تمرین های هدایت شده بهره می گیرند.

ارزشیابی با رویکرد رفتار گرایی

·        در رویکرد رفتار گرایی ، فرا گیران از طریق امتحانات کلاسی و برگزاری امتحانات در مقیاس وسیع (سراسری و نهایی ) و آزمون های پیشرفت تحصیلی با انواع سؤالات عینی (چند گزینه ای ، جور کردنی و ...) مورد ارزشیابی قرار می گیرند.

·        در رویکرد رفتار گرایی ، معلمان ارزشیابی خود را با هدف ارزیابی عملکرد فرد و از طریق اندازه گیری کمیّت یا کیفیت رفتار های بیرونی انجام می دهند . معلمان رفتار گرا ، رفتارها را از طریق مشاهده ی طبیعی مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهند.

·        در رویکرد رفتار گرایی ، تمرین و تکرار در فرایند یادگیری نقش بسزایی دارد. معلمان رفتار گرا در هر جلسه ی تدریس با دریافت پاسخ های مناسب به یک محرک شناخته شده و تمرین آن ها و با تأکید بر پاسخ های صحیح موجب تقویت یادگیری می گردند و به این ترتیب ارزشیابی در هر جلسه ی تدریس انجام می گیرد.

منبع

کارشناسی برنامه ریزی گروه های آموزشی کمیسیون کیفیت بخشی به فرایند یاد دهی یادگیری(1388) نگاهی بر نظریه های یادگیری (1) رفتار گرایی . تهران وزارت آموزش و پرورش